زندگی را شبیه یک آلبوم موسیقی میدانم که از صفر تا صدش، ده-دوازده تا قطعه موسیقی بیشتر ندارد. خیلی به ندرت اتفاق میافتد که بیش از چهار-پنج قطعه خوب از آب در بیاید؛ و همینطور به ندرت اتفاق میافتد که حتی یک قطعه هم خوب در نیاید. همیشه تا آهنگ ماقبل آخر به خودمان میگوئیم «این یکی حتما خوب خواهد بود».جز این باشد آخر بدشانسیست.
زندگی هم داستانش همین است. هر روز را فردا میکنیم، به امید رسیدن به نغمهای دلنشین، به نوایی آرام، به روزهای بهتر.
فکر میکنم اصلا مشکلی نیست اگر همهی نغمههای زندگی، خوش نوا نباشد. تنها یک ترانه از آن هم زیبا باشد، تا آخر عمر میتوان آنرا زمزمه کرد. کسی چه میداند؛ شاید فردا نوبت آن قطعهی جاودانه باشد. زندگی؛ تنها یک ترانهی زیبا ولی جاودانه میخواهد. تنها یکی از صد هزار